سر بازی ، خودم رو انتخاب کردن و باید می فهمیدم که خودمم. باحال بود.
منتظر بودم ته اسفند برسه و برم بالا منبر و از دست آورد هام که اکثرش خلاصه میشه در تغییراتی که در خودم به وجود آوردم بنویسم و یه اشاره پررنگ به کم تر شدن گریه هام بکنم و با شادی بگم که سه مااااهه که گریه نکردم مگر تحت تاثیر هنر ، که متاسفانه امشب گه خورد تو رکوردم. اما باز هم این مقدار کاهش اشک قابل تقدیره.
مگه نه؟!؟
درباره این سایت